عنوان تبلیغات:
تبلیغات برای فروش بیشتر است.
البته تبلیغات مستقیم منظور من است.
مزیت این نوع تبلیغات هم اینه که شما میتونید نتیجه اون رو کامل محاسبه کنید.
یعنی نتایج در تبلیغات مستقیم قابل اندازهگیری است.
عنوان دروازه ورود به شهر تبلیغات است
اگر شما ورودی خود را عالی طراحی نکنید کسی به تبلیغات شما اهمیت نمی دهد.
95 درصد افراد فقط عنوان تبلیغات را می خوانند
خوب شما باید بیشترین وقت رو برای نوشتن عنوان هاتون بگذارید.
عنوان در سطح آنلاین باعث ایجاد ترافیک می شود.
در نوشتن مقالات سایت این عنوان است که بازدیدکننده رو جذب میکند.
شاید باورتون نشه این ولی من در عقب انداختن کارها به درجه استادی رسیدم.
سال 96 کتابی درباره نحوه راهاندازی کسب وکارهای اینترنتی نوشتم. دادم ویراستاری و کار ویراستاریش هم تموم شد.
ولی اینقدر کارهای چاپش رو عقب انداختم که هنوز چاپ نشده و همین جوری مونده.
45 روز قبل برنامه ریزی کردم کتاب درباره رشد کسب وکارهای اینترنتی بنویسم. 40 روزش تموم شده اما هنوز 10 هزار کلمه ننوشتم. چرا ؟ چون تنبلی میکنم .
یه هفتهای شبا زود میخوابم و صبح ساعت 5 بیدار میشم. صبح زود بیدار شدن این مزیت رو داشته که تنبلیم یه کم کمتر بشه.
شروع کردم به نوشتن اما هنوز تمومش نکردم. اما قول دادم و الانم اینجا قول میدم تمومش کنم.
کتاب واسه افرادیه که سایت دارند ولی فروش چندانی ندارند. مدیران این کسب وکارها میخوان با کمترین هزینه فروش خود را بیشتر کنن.
در کتاب به اونا کمک میکنم واسه رشد کسب وکار اینترنیشان استراتژی داشته باشن.
مخاطبین هدف خودشون رو شناسایی کنند و با ایجاد بازدیدکننده برای وبسایتشون اونارو تبدیل به علاقمند کنند.
میخوام کتاب رو واسه فروش در سایت مدیرباش بزارم.
چگونه بازار هدف فروش خود را شناسایی کنیم؟
این کار به بازاریابی شما رونق میدهد و باعث تأثیرگذارتربودن پیام شما میشود. با تمرکزکردن بر بازار فروش هدفمند، میتوانید برای کسبوکار خود بازدهی زمانی و مالی و کاری بهتری بهدست آورید.
نکات اصلی که در این مقاله توضیح داده میشود شامل موارد زیر است:
مشتری ایدئال شما: میخواهید به چه کسی خدمترسانی کنید؟
ما مشتریان خود را همانند افرادی میپنداریم که به یک مهمانی دعوتشدهاند و ما میزبان آنها هستیم. کار ما هرروز این است که هر جنبه مهم تجربه مشتری را مقداری بهتر کنیم.»
جف بزوس، مؤسس آمازون
تصور کنید میخواهید یک نهار کاری عظیم ترتیب دهید.
کار شما بهعنوان میزبان این است که آن را بهترین مهمانی تبدیل کنید که مهمانان شما تابهحال شرکت کردهاند. چه تزییناتی را به نمایش خواهید گذاشت؟ در چه مکانی مهمانی را برگزار خواهید کرد؟ چه غذایی آماده خواهید کرد؟ در چه مکانی دعوتنامهها را به دست مهمانها میرسانید؟
به خاطر داشته باشید، همهچیز حول مهمانان شما میچرخد. برای پاسخ به این سؤالات، باید آنها را بشناسید.
اگر مهمانان شما از والدین هستند، ایده خوبی است که برنامهای برای فعالیتهای کودکان نیز داشته باشید.
اگر آنها گیاهخوار هستند، نباید غذای گوشتی داشته باشید. هرچه بیشتر در مورد آنها بدانید، بیشتر قادر خواهید بود که آنها را خوشحال کنید.
همین موضوع در کسبوکار هم صادق است. باید با مشتریان خود آشنا شوید. آنها تمامی جنبههای کسبوکار شمارا هدایت میکنند، نظیر جلوههای بصری: رنگها، فونتها، لوگوها و گرافیکها. چگونه برای کسبوکار خود بازاریابی کنید: پلتفرم رسانههای اجتماعی که استفاده خواهید کرد، نوع محتوایی که خواهید ساخت و زبانی که در رونوشتها و مطالب قابل درج خود بکار میگیرید.
شاید مشتاق باشید که همه را به بازدید از کسبوکار خود دعوت کنید.
این کار را نکنید؛ زیرا اشتباهی بزرگ است. بازاریابی انبوه به برقراری ارتباط ناکارآمد و گیجکننده میانجامد.
همهکس به واژگان و جلوههای بصری مشابهی که استفاده میکنید، واکنش نشان نمیدهد.
برای مثال، نحوه ارتباط شما با معلم با نحوه ارتباط شما با دانشآموز متفاوت است. گرافیکها، رنگها و کلماتی که مردان و ن را جذب میکند متفاوت است.
حتی اگر بازاریابی انبوه مشتری بیشتری جذب کند، آنها نوع اشتباهی از مشتریان خواهند بود که ممکن است به استرداد وجه و نظرات بد بیانجامد. دویست مشتری هدف که با مأموریت و ارزشهای کسبوکار شما همخوانی دارند بهتر از 2 هزار مشتری تصادفی کارآمد خواهند بود.
اگر میخواهید مشتری درستی برای کسبوکار خود جذب کنید، باید اهداف خود را مشخص کنید و جایگاه ویژه (Niche) یک نوع مشتری را که قصد خدمترسانی به وی رادارید، در نظر بگیرید.
به این نیچ مشتری، مخاطب مشتری ایدئال (ICA) مینامند.
هدف در کسبوکار این است که پیام خود را بهاندازهای شفاف کنید که مخاطب را مجاب کنید با خود بگوید: این مال من است. همانی است که نیاز دارم.»
این دقیقاً همان واکنشی است که دریافت خواهید کرد اگر وقت صرف کنید و مخاطب مشتری ایدئال خود را مشخص کنید.
وقتی بدانید با چه کسی صحبت میکنید، زبانی که برای برقراری ارتباط استفاده میکند متقاعدکنندهتر خواهد بود، مخاطبتان محتوای شمارا بهتر درک میکنند و احتمال اینکه محصول شمارا بخرند بیشتر میشود.
در درازمدت، شناخت مخاطب مشتری ایدئال باعث صرفهجویی در زمان و پول شما میشود.
این شناخت هدایتکنندهی تمامی سرمایهگذاریها، تبلیغات و خلق محصول شما خواهدشد.
امروز میخواهیم راجع به نقش داستان در بازاریابی محتوا صحبت کنیم.
دانشمندان علوم انسانی اعلام کردهاند که بهطور میانگین انسانها در طول روز ۳۰ درصد وقت خود را صرف خیالبافی میکنند.
پس با یک داستان خوب میتواند توجه مخاطب را جلب و او را درگیر داستان محتوا کرد بهگونهای که هرلحظه منتظر غافلگیری جدید باشد.
داستان یکی از راههای کهن نفوذ در ذهن مخاطب است.
برای حفظ توجه مخاطب و همراهی او با کسبوکار فقط باید او را با داستان خود همراه کنیم.
تقریبا دو هفته میشه در زمینه مشاوره بازاریابی اینترنتی با با سایت فرتاک کالا شروع به کار کرده ام.
دیروز جلسه چهارم آموزش تولید محتوای تبلیغاتی بود.
جلسه خوبی بود. تغییر باورها در زمینه تولید محتوا برای مشتری سخته اما امکان پذیر.
فرتاک کالا در زمینه فروش لوازم خانگی با برند ناسا الکتریک کار میکنند.
البته برگ برنده برند ناسا الکتریک گارانتی اون است.
در حال تغییر در تولید محتوای آنلاین هستیم. نتایج اون رو به زودی در همین وبلاگ قرار میدم
نوشتن محتوای آنلاین به صورت هدفمند برای رسیدن به نتیجه یکی از راههای بازاریابی محتواست. خود واقع جمله قبلی در تعریف بازاریابی محتوا جایی میگره.
چند روز قبل مقالهای رو در سایت مدیرباش منتشر کردم با عنوان زیر :
وقتی که شما شروع به نوشتن محتوا و بازاریابی به وسیله آن میکنید. خواه نا خواه دچار اشتباهاتی خواهید شد. ولی بعضی از اشتباهات است که دچار شدن به آنها در حوزه آنلاین شاید به ضرر کسب وکارتون تموم بشه. شاید که نه میشه. میشه واقعا.
یکی از اون اشتباهات که من خودم دوست ندارم دچارش شوم استفاده از ترین ها در تولید محتواست.
بعضی از کسب وکارها میخوان خودشون رو بزرگ نشون بدن میگن ما بهترینیم ما عالیترین، ما زیباترین، ما . ترین،
خوب باش ولی مردم به ترین حساسیت دارند. استفاده اضافه از این صفت تفضیلی در متن محتوا میتونه محتوا رو نابود کنه
خوشحال میشم نظرات خودتون راجع به مقاله سایت بفرمایید.
درباره این سایت